بیوگرافی جوجه اردک زشت شبکه صدای امریکا


                                                    وگرافی مسیح علی نژاد

 مسیح علی نژاد

معصومه علی‎نژاد قمی، معروف به مسیح علی‎نژاد در سال ۱۳۵۵ در بابل متولد شد. او روزنامه‎نگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامه همبستگی آغاز کرد و بعد از آن با ایلنا همکاری کرد. از او در روزنامه‎های شرق، بهار، وقایع اتفاقیه، هم‎میهن و اعتماد ملی نیز نوشته‎هایی منتشر شده است.
علی‎نژاد به‎همراه عناصر افراطی و نفوذی مدعی اصلاح‎طلبی پس از فرار به آمریکا، معرکه‎گیر تجمعات ۲۰-۳۰ نفره ضد انقلاب در شهرهای واشنگتن، نیویورک و بوستون شد. در این تجمعات عناصری نظیر محسن سازگارا، فاطمه حقیقت‎جو، علی افشاری، علی‎اکبر موسوی خوئینی، محمد تهوری، احمد باطبی، مسیح علی‎نژاد و... حضور پیدا می‎کنند و ضمن معرکه‎گیری تلاش می‎کنند تا خود را نزد طرف آمریکایی، فعال و به درد بخور! نشان دهند. این طیف همچنین پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و به‎ویژه در روزهای منتهی به ۱۸ تیر، از سوی رسانه‎های بدنام غربی (صدای آمریکا، رادیو فردا، بی‎بی‎سی، گویانیوز، روز نت، رادیو زمانه و...) به عرصه فعالیت فراخوانده شدند تا به تحریک بی‎هزینه برای آشوبگری بپردازند. خبرنگار فراری نشریات زنجیره‎ای اصلاح‎طلب، اکنون در لندن اقامت دارد و با سایت جرس همکاری می‎کند.
به نظر می رسد چنین افرادی که سال ها تحت قوانین اسلامی و شرایط مساوی حقوق بشر در ایران فعالیت می کردند هرگز به عنوان یک ایرانی مسلمان دغدغه اعتلای ایران و اسلام را در سر نمی پروراندند و بیشتر به فکر ارضای امیال های شخصی خود بوده اند و از موضع گیری آنان پس از خروج از کشور نیز چنین بر می آید که مخالفتشان با جمهوری اسلامی نه یک مخالفت اصولی و دارای مبانی منطقی بلکه بیشتر مخالفتی از جنس غریزه های جنسی است. مخالفتهایی که تماما در یک کلام خلاصه می شود: چرا جمهوری اسلامی نمی گذارد ما لخت باشیم و در خیابانهای تهران خود را نمایش بدهیم؟

 بقیه تصاویر در ادامه مطالب

 

ادامه نوشته

تصویر سند شکایت الهام ستاکی از مهدی فلاحت

جمشید چالنگی در تازه‌ترین اقدام جهت لاپوشانی کردن فساد اخلاقی‌ خود در وبلاگ تازه تاسیسش اتهام "فساد اخلاقی‌" را در نتیجه فضاسازی منفی‌ دوستان سابق خود قلمداد کرد و با نام بردن از مهدی فلاحتی - مجری فعلی‌ صدای امریکا - وی را شخصی‌ فاسد معرفی کرد.

 جمشید چالنگی مجری سابق بخش فارسی تلویزیون صدای امریکا به تازگی در یادداشتی در وبلاگ خود به موضوع اخراجش از صدای امریکا پرداخته است که واکنش هایی را به همراه داشته است. 

 وی که مجری برنامه تفسیر خبر در VOA بود نوشته که به دلیل اینکه وزارت امور خارجه امریکا پشتیبان این شبکه است فریادش به جایی نرسیده است. فساد اخلاقی جمشید چالنگی با خبرهایی مبنی بر خواسته های غیراخلاقی او از "نگار محمدی" یکی از کارمندان زن صدای امریکا بر سر زبان ها افتاد.
در همین رابطه پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر در خبری این طور آورده است: مجری سابق صدای امریکا، جمشید چالنگی که سوءاستفاده از موقعیت شغلی و وادار کردن کارکنان تازه وارد خانم صدای امریکا موجبات اخراجش را از صدای امریکا فراهم کرد در تازه‌ترین اقدام جهت لاپوشانی کردن فساد اخلاقی‌ خود در وبلاگ تازه تاسیسش اتهام "فساد اخلاقی‌" را در نتیجه فضاسازی منفی‌ دوستان سابق خود قلمداد کرد و با نام بردن از مهدی فلاحتی - مجری فعلی‌ صدای امریکا - وی را شخصی‌ فاسد معرفی کرد که پرونده فساد اخلاقی‌‌اش در اثر شکایت الهام ستاکی -کارمند پیشین صدای امریکا - در محاکم قضایی امریکا همچنان مفتوح است. جمشید چالنگی برای اثبات ادعای خود مخاطبان را فرا خواند تا "سراغی از خانم الهام ستکی بگیرند و از او بپرسند که چرا از صدای امریکا اخراج شد."


این پایگاه خبری همچنین ابراز داشته که جمشید چالنگی در ادامه با تاکید چند باره بر فساد اخلاقی‌ مهدی فلاحتی می نویسد: چرا شخصی که مورد هتک حرمت قرار گرفته (الهام ستاکی) اخراج می شود اما شخص خاطی و متجاوز (مهدی فلاحتی) به جای اخراج، ترفیع درجه گرفته و در جایگاه مهم و حساس تری قرار می گیرد؟ و مسئولیت جذب و گزینش مجریان جدید که غالبا خانم هستند به وی سپرده می شود؟ امثال خانم ستاکی در صدای امریکا زیادند. افرادی که از ترس اخراج مجبورند دم فرو ببندند و سکوت اختیار کنند.

گفتنی است که پیشتر مستنداتی در رابطه با فساد اخلاقی مهدی فلاحتی از کارمندان صدای امریکا و شکایت الهام ستاکی از وی در رسانه ها منتشر شده بود.

    
تصویری از سند شکایت الهام ستاکی از مهدی فلاحتی؛ این شکایت در تاریخ ۱۹ مارچ ۲۰۱۰ به دادگاه بخش کلمبیا در آمریکا ارایه شده است و در آن الهام ستاکی به اتهام ایجاد ضرب و هتاکی از مهدی فلاحتی شکایت کرده است


فضائل عزیزان مسئول پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر در پایان مطلب خود با فاسد خواندن علیرضا نوری زاده می نویسد: جمشید چالنگی بعد از اخراج شدن از صدای امریکا در تلویزیون موسوم به "ایران فردا" که با مدیریت شخص فاسدی - علیرضا نوری زاده - اداره می شود، مشغول به کار شده است. منتقدین پیشنهاد می کنند با توجه به فساد اخلاقی‌ جمشید چالنگی و علیرضا نوریزاده، نام تلویزیون ایران فردا به "فساد تی‌وی" تغییر داده شود که مناسب ترین واژه در جهت توصیف شخصیت اداره کننده آن‌ می باشد.

گفتنی است که پیشتر نیز فیلمی از علیرضا نوریزاده بر روی یوتیوب منتشر شده بود که رسوایی اخلاقی وی را به همراه داشت.

منبع: رسانه ایران

سخنان جمشید چهارلنگی درباره اخراج الهام ستاکی از صدای امریکا

 
افشاگریه درباره اخراج الهام ستاکی از صدای امریکا
 
چرا شخصی که مورد هتک حرمت قرار گرفته اخراج می شود اما شخص خاطی و متجاوز به جای اخراج ترفیع درجه گرفته و در جایگاه مهم و حساس تری قرار می گیرد؟ و مسئولیت جذب و گزینش مجریان جدید که غالبا خانم هستند به وی سپرده می شود؟ امثال خانم ستاکی در صدای امریکا زیادند. افرادی که از ترس اخراج مجبورند دم فرو ببندند و سکوت اختیار کنند.
جمشید چالنگی مجری سابق تلویزیون فارسی صدای امریکا (VOA) که پس از اخراج از این شبکه، مدتی است همکاری خود را با تلویزیون ایران فردا به مدیریت علیرضا نوری زاده آغاز کرده به تازگی در وبلاگ خود از شایعات موجود در صدای امریکا پیرامون خروجش از این شبکه نوشت.

 این مجری سابق صدای امریکا که "شایعه سازی" را "نتیجه ناکارآمدی مدیریت صدای امریکا" می داند در وبلاگ خود نوشت: در هفته های گذشته پیام ها و درخواست های زیادی مبنی بر دروغ پردازی، فضاسازی منفی دوستان سابق شایعه پراکنی، علیه من مبنی بر فساد اخلاقی دریافت کردم. این تلاش های بی حاصل نشات گرفته از حسادت و کینه توزی های کهنه ای است که بار دیگر سر باز زده و خود را این گونه نشان می دهد. مستحضرید که من قبلا در صدای امریکا اجرای برنامه تفسیر خبر را بر عهده داشتم. برنامه ای که طبق نظرسنجی های صدای امریکا حداقل به مدت ۳ سال متوالی پر بیننده ترین برنامه این شبکه بود.

وی در یادداشت خود با تاکید زیادی ابراز می دارد: به جرات می توان گفت امثال من بودند که صدای امریکا را صدای امریکا کردند. اگر تیم موفق تفسیر خبر نبود سال ها پیش می بایست شاهد از هم پاشیدن این شبکه می بودیم.

جمشید چالنگی البته بر روی موضوع اخراجش از صدای امریکا سرپوش می گذارد و در یادداشت خود، آن را به گونه ای دیگر جلوه می دهد. وی که پس از مدت ها به تازگی به سراغ موضوع کهنه شده اخراجش رفته می نویسد: متاسفانه به دلیل مدیریت نالایق و ضعیف و حفظ آبروی حرفه ای چندین و چند ساله خود مجبور به ترک این شبکه شدم. هر چند همکاران سابق تمام تلاش خود را کردند تا وانمود کنند من از صدای امریکا اخراج شدم اما چیزی که عیان است اینکه این صدای امریکا است که به من بدهکار است و این من بودم که از صدای امریکا شکایت داشته و دارم، نه آنها. من در تمامی این مدت لب فرو بستم و حرفی نزدم. انسان موفق هر جا برود موفق خواهد بود. در طول زندگی ام همیشه سعی کرده ام متکی به خود باشم و وابسته به کسی نباشم.

این مجری تلویزیون تازه تاسیس ایران فردا اظهار می دارد: وقتی از صدای امریکا بیرون آمدم از رسانه های مختلف درخواست همکاری داشتم اما به دلیل ملاحظات شخصی دست رد به سینه خیلی ها زدم تا اینکه دوست دیرینه و عزیزم آقای نوری زاده تلویزیونی را با عنوان ایران فردا راه اندازی نمود و خواست من هم در این شبکه سهمی داشته باشم. این شد که برنامه تفسیر خبر این شبکه به من محول شد. من تمام تجربیاتی که در طول سال ها اندوخته ام را در این برنامه به به کار بگیرم. به همین دلیل در مدت زمان کوتاهی این برنامه جای خود را در میان ایرانیان پیدا کرد.

وی در ادامه مطلب خود می آورد: از آنجایی که برخی نمی توانستند شاهد این موفقیت ها باشند و از طرفی عدم حضور من و امثال من در صدای امریکا موجب کاهش سطح کیفی برنامه های شبکه و در نتیجه ریزش شدید مخاطب در این شبکه شده بود که به نوعی بر حق بودن من را اثبات می کرد و شاهدی بود بر مدعای صحبت و عملکرد من و امثال من در صدای امریکا، به همین دلیل کارشکنی ها و سنگ اندازی ها شروع شد.

جمشید چالنگی در مورد سنگ اندازی هایی که همکاران رسانه ای وی انجام داده اند این گونه ابراز می دارد: اولین سنگ اندازی منصرف کردن کسانی بود که با من همکاری می کردند تا برنامه نوپای تفسیر خبر در ابتدای کار با مشکل روبرو شود اما در این بخش به نتیجه ای نرسیدند و منصرف شدند. بخش بعدی تخریب چهره حرفه ای و کاری من بود که به دلیل کارنامه شفاف و درخشان من این گزینه نیز بی نتیجه ماند. به همین دلیل است که به پرونده سازی و لجن پراکنی در اذهان عمومی روی آوردند. از این رو هجمه های مختلف و شایعه ها و فضاسازی ها در هفته های اخیر علیه من و برنامه تفسیر خبر شبکه ایران فردا به اوج خود رسید.

وی می نویسد: باید به اینها گفت همه این فضاسازی ها سندی است بر مدعای صحبت های من. زیرا اگر مطالبی که اینها می گویند راست بود نیاز به طرح در فضای مجازی و ... نبود. آنها می توانستند با ارائه اسناد از من شکایت کرده و به خواسته شان برسند. بیننده ها و طرفداران برنامه تفسیر خبر می دانند این من بودم که از صدای امریکا شکایت کرده و در شکایت خود نیز مسائل مختلفی را مطرح نمودم هر چند به دلیل اینکه وزارت امور خارجه امریکا پشتیبان این شبکه است فریاد من به جایی نرسید و به همین منظور نتوانستم به کار خود در صدای امریکا ادامه دهم.

این مجری برنامه تفسیر خبر درباره مطالبی که از فساد اخلاقی وی خبر می دهد بیان می دارد: شایعه هایی که علیه من مبنی بر فساد اخلاقی مطرح شده بیش از اینکه متوجه من باشد گریبانگیر افرادی است که از طریق زد و بند با افراد مختلف در حال حاضر در جایگاهی هستند که به هیچ عنوان لایق آن نبوده و نیستند. جالب اینکه این افراد به دلیل فساد اخلاقی در محاکم قضایی امریکا پرونده فساد اخلاقی دارند و در حال حاضر این پرونده هنوز بسته نشده است. برای اثبات این ادعا می توانید سراغی از خانم الهام ستاکی بگیرید و بگویید چرا این شخص از صدای امریکا اخراج شد؟

جمشید چالنگی می پرسد: چرا شخصی که مورد هتک حرمت قرار گرفته اخراج می شود اما شخص خاطی و متجاوز به جای اخراج ترفیع درجه گرفته و در جایگاه مهم و حساس تری قرار می گیرد؟ و مسئولیت جذب و گزینش مجریان جدید که غالبا خانم هستند به وی سپرده می شود؟ امثال خانم ستاکی در صدای امریکا زیادند. افرادی که از ترس اخراج مجبورند دم فرو ببندند و سکوت اختیار کنند. گفتنی ها زیاد است من هم بنا نداشته و ندارم به این موضوعات بپردازم تا جمهوری اسلامی بهره برداری کرده و شاد شود. اما به همین میزان اکتفا می کنم تا هم پاسخی به طرفداران و حامیان خود و برنامه تفسیر خبر باشد و هم تلنگری برای شایعه سازان باشد که در صورت ادامه پیدا کردن این دروغ ها مجبور به افشای حقایقی می شوم که عواقب آن به عده خود آنها خواهد بود.

گفتنی است این یادداشت مجری سابق صدای امریکا واکنش هایی انتقادی در در رسانه های خارج از کشور به همراه داشته که وی را متهم به دروغگویی می کنند.

پیشتر اخباری مبنی بر تحرکات گروه جمشید چالنگی در صدای امریکا در رسانه ها منتشر شده بود که برخی حاکی از سوء استفاده و آزار جنسی برخی کارکنان زن این شبکه از سوی این گروه و البته شخص جمشید چالنگی بود.
 

فریبا داودی مهاجر کیست

 فریبا داوودی مهاجر مشاور فرهنگی دولت خاتمی

فریبا داوودی مهاجر

فریبا داوودی مهاجر.کشف حجاب.روزبه بختیاری منش.

 بیوگرافی فریبا داوودی مهاجر

فریبا داوودی مهاجر عضو سیاست گذاری سازمانی غیر قانونی به نام تحکیم وحدت علامه است. وی در سال 1380پس از آشنایی با علی افشاری رئیس دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی به طور جدی وارد برخی از جریانهای سیاسی می شود.
او درابتدا آنچنان خود را مقید به حجاب و مبانی اسلام نشان می دهد که مورد انتقاد دوستان خود قرار می گیرد.فریبا داوودی مهاجر و هم مسلکان وی پس از آنکه در انتخابات 1384 با اقبال مردمی مواجه نشدند با تغییر رویکرد سعی کردند چهره ای دیگر از خود نشان دهند, با هماکاری با جناح هایی که با کلید زدن پروژهایی با پوشش دموکراسی و حقوق بشر اهداف دوستان خارج نشین خود را دنبال می کردند.

علی افشاری پس از آنکه جلوی دوربین های تلویزیونی به خیانتها و گناهانش به ملت اعتراف کرد با دختر فریبا داوودی مهاجر ازدواج کرد و از ایران خارج شد.از جمله خیانت های علی افشاری در زمان حضور در ایران آنچنان که خود اعتراف می کند تقلیل بعد اسلامیت نظام جمهوری اسلامی ایران بود که در واقع هدف ,تبدیل شدن به یک حکومت غیر دینی است .

  فریبا داوودی مهاجر ارتباطش را با علی افشاری که به عنصری ضد انقلاب در خارج تبدیل شده بود و حتی همکاری هایش را با سازمان های جاسوی و سنای امریکا کتمان نمی کرد ادامه داد و جریان امضا سازی و دروغ پراکنی را علیه نظام دنبال کرد.در دوران اصلاحات حکم های فراوانی برای فریبا داوودی مهاجر به عنوان مشاور خورده شد و مشاوره های زیادی را به مدیران اصلاح طلب ارئه می کرد,وی هدف از گرفتن پست های مشاوره ای در دوران اصلاحات را این چنین بیان می کند:

تغییر قانون اساسی یک از اهداف من بوده و به همین دلیل وقتی که فعالیت می کردم به این تغییر قانون اساسی اهتمام داشتم.

وی در آن دوران به عنوان مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری,مشاور وزیر علوم و مشاور وزیر ارشاد اسلامی مشغول به کار بوده است.

در لابلای اظهارات فریبا داوودی مهاجر در آن زمان اظهاراتی ضد مبانی اسلامی و دینی به چشم می خورد نظیر:
طرح هایی برای وارد کردن مفاهیم به روز غربی در احکام شریعت اسلامی در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک در دستور کار است.
برای توسعه دین باید از روشنفکران غربی بهره گرفت.

وی علت تغییر مداوم ظاهر خود را ترس از کنار زده شدن از برخی محافل سیاسی می داند.اوپس از خروج از ایران با همکاری دوستان خارج نشین خود هدایت فتنه ای را دست گرفت که از ابتدا محکوم به شکست بود.

فریبا داوودی مهاجر پس از سالها بازی کردن نقش و تغییر چهره در گفتگو با صدای امریکا رسانه سازمان سیا اینگونه پرده از سکانسی از سناریوی غرب پسند خود بر می دارد.

  فریبا داوودی مهاجر فعال حقوق زنان و روزنامه‌نگار ایرانی است. او مادرزن علی افشاری نیز هست. او دانش‌آموخته رشته علوم‌سیاسی از دانشگاه آزاد تهران است.

 فعالیت‌ها

او سردبیر انجمن روزنامه نگاران جوان، عضو مرکزی کمیته‌ سازمان مدافعان آزادی مطبوعات ایران، همچنین عضو شورای عالی سازمان دانش‌آموختگان ایران اسلامی (ادوار دفتر تحکیم وحدت) است. وی برای نشریات اصلاح‌طلب از جمله «کنشگران» مطلب نوشته است. او از نوشتن برای نشریات مستقل منع شده بود و مطالب و نوشته‌های وی در نشریاتی همچون «روز»، «اعتماد»، «یاس نو»، و «گویا نیوز» به منتشر می‌گردید.

 داوودی در ۲۹ فروردین ماه سال ۱۳۸۶، به دلیل شرکت در تظاهراتی مسالمت آمیز، به چهار سال زندان محکوم شد. اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با رسانه‌های خارجی، و نشر اکاذیب بود.

روزبه بختیاری منش.فریبا داوودی مهاجر

         

 ماجرای کشف حجاب

فریبا داوودی مهاجر در یک خانواده غیر محجبه به دنیا آمد و رشد کرد. او چادر را شخصا به عنوان پوشش انتخاب کرد ولی پس از سال‌ها، در پارازیت (برنامه تلویزیونی) برای نخستین بار در مقابل دوربین کشف حجاب کرد. او دلیل این تصمیم را اعتراض به فرهنگ مرد سالار عنوان کرد.

               فریبا داوودی      

فریبا داوودی مهاجر

              

فریبا  داوودی مهاجر.روزبه بختیاری منش

                                   بقیه بیوگرافی در ادامه مطالب

ادامه نوشته

کشف حجاب فریبا داوودی مهاجر

 

فریبا داوودی مهاجر که در یک خانواده غیر محجبه به دنیا آمد و رشد کرده بود و چادر را شخصا به عنوان پوشش انتخاب کرد، پس از سالها، در پارازیت (برنامه تلویزیونی) برای نخستین بار در مقابل دوربین کشف حجاب کرد. او دلیل این تصمیم را اعتراض به فرهنگ مرد سالار عنوان کرد!

روسری برداشتند آپارتمان بگیرند 

وقتی دعوای سختی بين داوودی مهاجر و عليرضا نوری زاده بر سر چگونگی تأمين منابع مالی در گرفته بود، نوری زاده فاش كرد كه داوودی مهاجر در آمريكا حاضر شده در ازای تامين خانه و زندگی كشف حجاب كند. نوری زاده خطاب به داودی مهاجر چنين گفت: «شما كی هستيد كه از من منابع مالی مي خواهيد؟ شما وقتی آمديد آمريكا با روسری! منابع مالی تان كی بود؟ كی به شما آپارتمان داد كه روسری تان را برداشتيد؟ هزينه كنفرانس ها بسيار كمتر از مبلغی است كه به عنوان بورسيه در آمريكا به شما پرداخت شده است، بنابراين وقتی حساب كتاب باز می كنيد بدانيد با كی طرف هستيد. خود را نخود هر آش نكنيد و در جاهايی كه از حد و حدود شما بالاتر است دخالت نكنيد.

  فریبا در جنبش ضد انقلاب خارجی

فریبا داوودی مهاجر.روزبه بختیاری منش
 
 
روزبه بختیاری منش.فریبا داوودی مهاجر
 
فریبا بهمراه دخترش
 
فریبا داوودی مهاجر.روزبه بختیاری منش.فتنه 88
 
فریبا داوودی زمان روی کار بودنش در دولت خاتمی
 
فریبا داوودی مهاجر.فتنه 88.روزبه بختیاری منش
 
 
فریبا داوودی مهاجر.کشف حجاب.روزبه بختیاری منش.
 
فریبا داوودی مهاجر.روزبه بختیاری منش
 
روزبه بختیاری منش.فریبا داوودی مهاجر
 
 

ماجرای کشف حجاب فریبا داوودی

 

 نوري زاده چندي پيش با مساعدت سفارت و استخبارات رژيم سعودي كنفرانس مخفيانه اي را در لندن برگزار كرد كه در آن شماري از سران گروهك هاي تروريست و تجزيه طلب نظير كومله شركت داشتند و از جمله از خوزستان به عنوان عربستان و متعلق به رژيم سعودي نام برده شد. خبر برخي اظهارات در كنفرانس و پول هاي دريافت شده از رژيم سعودي به سرعت لو رفت و فريبا داودي مهاجر كه نگران بود به خاطر حضور در اين حلقه بدسابقه زير علامت هاي سؤال تازه اي قرار گيرد، به انتقاد از كنفرانس پرداخت. او عملا نوري زاده را مواجب بگير رژيم سعودي خواند تا خود را تبرئه كرده باشد اما نوري زاده كه هنوز از سؤالات درباره نقش آفريني در سناريوي امنيتي «مدحي» و «الماس فريب» رهايي نيافته، اين بار از خيانت يك شركت كننده كنفرانس (داودي مهاجر) به خشم آمده و متقابلا برخي اخبار پشت پرده را فاش كرد. او مي گويد قرار نبوده محتواي كنفرانس رسانه اي شود.

فریبا داوودی مهاجر.روزبه بختیاری منش

 
وي فاش كرد كه داودي مهاجر در آمريكا حاضر شده در ازاي تامين خانه و زندگي كشف حجاب كند. نوري زاده به داودي مهاجر گفت: «شما كي هستيد كه از من منابع مالي مي خواهيد؟ شما وقتي آمديد آمريكا با روسري! منابع مالي تان كي بود؟ كي به شما آپارتمان داد كه روسري تان را برداشتيد؟ هزينه كنفرانس ها بسيار كمتر از مبلغي است كه به عنوان بورسيه در آمريكا به شما پرداخت شده است بنابراين وقتي حساب كتاب باز مي كنيد بدانيد با كي طرف هستيد. خود را نخود هر آش نكنيد و در جاهايي كه از حد و حدود شما بالاتر است دخالت نكنيد اين را به بانوي محترم (داودي مهاجر) مي گويم و به بقيه كه در اين مورد اظهارنظر مي كنند.»
يادآور مي شود داودي مهاجر از همكاران نشريات و احزاب اصلاح طلب پس از مدتي حضور در آمريكا در يك شوي تلويزيوني در صداي آمريكا اقدام به برداشتن روسري كرد! 

به دنبال اين افشاگري متقابلاً علي افشاري (داماد داودي مهاجر) كه خود در دريافت مواجب علني از سازمان هاي ضد ايراني آمريكا گوي سبقت از همقطاران ربوده، دست به كار شد تا از «شرافت سياسي»! خود و داودي مهاجر دفاع كند. افشاري ادعا كرد زندگي مادرزنش در آمريكا از «دستمزد زحمات و كار بدون استراحت در بنيادهاي غيردولتي آمريكا» تامين مي شود اما هيچ توضيحي درباره جزئيات اين زحمات و اساس بنيادهاي ياد شده نكرد، حال آن كه نامبرده فاقد هرگونه توانايي علمي يا فكري و پژوهشي و حتي سياسي درخوري است.
افشاري همچنين نوشت: گرفتن بورس هاي مطالعاتي در آمريكا يك رويه و فرصت هست. برخي حق دارند آن را نپذيرند ولي محق نيستند به تخطئه كساني بپردازند كه از اين فرصت ها استفاده مي كنند. در اين بورس ها به افراد حقوق مي دهند. اما اين حقوق ربطي به دولت آمريكا ندارد و از همان جنس منابع مالي است كه روزنامه نگاران و يا برنامه سازان از رسانه هاي فارسي زبان متعلق به دولت آمريكا مي گيرند.(!) 

اما يكي از عناصر خارج نشين به نام «امين-م» نيز وسط دعواي نوري زاده و افشاري و مادرزنش، نرخ تعيين كرده و نوشته است: «به خداي آزادي قسم روزي ۱۲ساعت كارگري مي كنم و از ايشان مي پرسم آقاي نوري زاده آيا در عمرتان يك آجر روي آجر گذاشته ايد؟ آيا مي دانيد گرفتن قلم ميان انگشتان پينه بسته و زل زدن بر سفيدي كاغذ با چشماني خسته و نيمه باز چه احساسي دارد؟» پيش از اين افرادي چون آرش سيگارچي روزنامه نگار شاغل در صداي آمريكا به دليل طرح پرسش در اين زمينه از سوي نوري زاده به خائن تشبيه و تهديد به اخراج از صداي آمريكا شده بود.

قابل ذکر است فریبا داوودی مهاجر از عناصر اصلاح طلب خارج نشین است که در دولت اصلاحات در سمت مشاور امور زنان جناب خاتمی مشغول به کار بود و در فتنه 88 از حامیان میر حسین موسوی و جریان موسوم به جنبش سبز بودند.